پیش بینی یکی از مهم ترین چالش های سیستم های امنیتی است. پیش بینی هر قدر دقیق تر و با فاصله بیشتری، از زمان وقوع رویداد صورت گیرد؛ ارزشمند تر است؛ اما همواره با احتمال و تقریب همراه است. بنا بر این از واژه تخمین نیز برای آن استفاده می شود.
«آینده ذاتاً نامشخص است و پیش گویی (دقیق) در خصوص این که چه اتفاقی خواهد افتاد غیرممکن است. با این حال، تمام بخشها و انواع سازمانها میتوانند از تفکر در مورد آنچه که ممکن است اتفاق بیفتد و بررسی مستدل میزان تحقق پذیری در آیندههای درنظر گرفته شده سود ببرند. فنون مرتبط با آینده به تصویرسازی از چیزی که ممکن است شبیه به آینده باشد و بررسی مزایا و معایب گزینهها و اقداماتی که میتواند مورد پیگیری واقع شود، کمک میکند.» (rand, 2018) rand 2018
پولی برآنست: همان طور که سیستم های طبیعی در برابر آینده آماده هستند؛ سیستم های غیر زیستی هم می توانند آمادگی پیدا کنند. او می گوید: « سیستم ها طبیعی در درون خود دارای مدل پیش بینی از خود و محیط اطراف هستند؛ که این مدل بر اساس پیش بینی مناسب، به سیستم طبیعی اجازه میدهد تا از لحظهای به لحظه بعدی تغییر وضعیت دهد؛ تا بتواند حال را کنترل نماید. سیستمهای غیرزنده یا غیرزیستی نیز میتوانند برای آینده آماده شوند».(نیکویست، 2011: 149)
دابویس بین پیش بیتی ضعیف و قوی تفاوت قائل است. «پیش بینی ضعیف به معنای این است که سیستم از مدل دیگران برای محاسبه وضعیت آتی استفاده میکند؛ و پیش بینی قوی به معنای این است که سیستم از مدل خودش برای ساختن وضعیت آیندهاش استفاده میکند.» (نیکویست 2011: 149)
علی احمدی می گوید: آینده با سه رویکرد قابل شناخت است:
- رویکرد اکتشافی: از حال آغاز میکند و به آینده گسترش مییابد.
- رویکرد هنجاری: از زمان آینده آغاز میکند و به حال گسترش مییابد.
- رویکرد تصویر پردازی: با استفاده از تفکر و خیال، سناریویی رؤیایی از آینده ساخته میشود. (علی احمدی، 1388 :5). اما به نظر می رسد ترکیبی از این سه رویکرد به نتایج بهتری رهنمون می کند.
چالش اصلی پیش بینی، عدم قطعیت است. ما نمیدانیم که در آینده چه اتفاقی روی خواهد داد؛ اما این بی اطلاعی از آینده همیشه به یک اندازه نیست. سه نوع عدم قطعیت درباره آینده وجود دارد:
- هنگامی که شواهد تاریخی کافی به شکل رویدادهای مشابه وجود دارند؛ و ما را قادر به تخمین و برآورد احتمالات میسازند.
- هنگامی که رویدادی به اندازه کافی منحصربه فرد است که ما قادر به درک احتمال آن نیستیم. ممکن است احتمال آن رویداد خود را بهصورت زنجیره منطقی علت و معلولی نشان دهد؛ اما هیچ شاهدی برای قضاوت در مورد چگونگی وقوع احتمالی آن وجود ندارد.
- هنگامی که حتی نمیتوان آن رویداد را تصور کرد. با نگاهی به تاریخ گذشته میتوانیم شمار زیادی از این موارد را ببینیم و باید فرض کنیم که در آینده نیز تدوام خواهد داشت، اما هیچ درکی از این رویدادها نخواهیم داشت.
عدم قطعیت که مهم ترین چالش پیش بینی است؛ از دو منشأ اصلی سرچشمه میگیرد:
- منشأ هستی شناختی: عدم قطعیتهای هستی شناختی، ناشی از تغییر و تطور دائمی واقعیت های اجتماعی هستند. این تطور دائمی، ریشه در تغییر شکل حالات ذهنی افرادی دارد که واقعیت های اجتماعی مورد نظر را شکل میدهند. این تغییرات هستی شناختی، ممکن است سریع رخ دهند یا به تدریج شکل بگیرند.
- منشأ معرفت شناختی: انسانها همواره در شناخت هر واقعیتی تحت تأثیر مبانی شناختی-هنجاری خود هستند. مبانی شناختی شامل پیش فرض هایی است که شناخت بر اساس آنها حاصل میشود؛ و مبانی هنجاری نیز نشان دهنده ارزش هایی است که افراد بر اساس آنها، دست به انتخاب میزنند. این مبانی شناختی و هنجاری، هنگام شناخت واقعیت، بهصورت مانع و حجاب عمل میکنند. مشاهده، جمعآوری و تحلیل داده، مسبوق به مبانی شناختی-هنجاری هستند. (پدرام و زالی، 1394 : 9).
پیش بینی می تواند با دو رویکردکلی: کمی و کیفی صورت پذیرد. پیش بینی کمّی وقتی به کار میرود که سه شرط وجود اطلاعات در دسترس، امکان نمایش عددی اطلاعات و فرض ادامه یافتن برخی از رفتارهای گذشته در آینده وجود داشته باشد. در پیش بینیهای کیفی به دلیل نبود اطلاعات تاریخی، اطلاعات به روش خاصی جمعآوری میگردد که عمومیترین آن مصاحبه با متخصصین و قضاوت و دانش اندوخته شده است. فنون مربوط به پیش بینی کمی از انواع شهودی یا ساده (توصیفی/تشریحی) تا مبتنی بر اصول آماری گسترده (سریهای زمانی) است. (عبداله خانی، 1390: 33-48).
پیش بینی دربرگیرنده دو نوع فعالیت: "گردآوری" و " تفسیر" اطلاعات است. نکته مهم در گردآوری اطلاعات صحیح و دقیق بودن آن است. صحیح بودن به معنای اجتناب از این است که اطلاعات نامعتبر، ضعیف، ویا مشکوک به سوگیری های غیر حرفه ای، دست مایه پیش بینی قرار گیرد؛ و دقیق بودن، به معنای روشن بودن جزئیات اطلاعات است. میزان دقیق بودن اطلاعات رابطه مستقیمی با فایده مندی آن دارد. شاید بهتر این باشد که معیار دقیق بودن را با این سوال بسنجیم که: "آیا دقت اطلاعات در حدی هست که کاربست عملیاتی داشته باشد؟"
اطلاعات گردآوری شدهای که صحت و دقت آنها مورد تایید قرار می گیرد، دست مایه تفسیر است. تفسیر در لغت به معنی هویدا کردن؛ آنچه که معنی را روشن کند؛ پیدا و آشکار کردن و بیان نمودن معنی سخن؛ پیدا کردن و واکردن خبر پوشیده؛ بیان و آشکار ساختن چیزی؛ شرح کردن غامضی را؛ و مصدر باب تفعیل از «فسر» به معنی ظهور و کشف. (دهخدا) شرح کردن؛ بیان کردن (معین) معنی کلامی را بیان کردن؛ واضح و آشکار ساختن معنی سخن(عمید) است.
در تفسیر به دنبال کشف حقایقی هستیم که در ورای اطلاعات گردآوری شده مستور است. تکنیک های مورد استفاده در تفسیر، شامل: تبدیل اطلاعات به گزاره های منفرد (تجزیه)، چیدن آن در کنار گزاره های مشابهِ سایر اطلاعات و اطلاعات پیشین (ترکیب)، آشکارسازی معنا و مفهوم اطلاعات (تبیین) و بالاخره کشف اسباب و علل (تعلیل) است.
تفسیر با تطبیق اطلاعات جدید با فرضیه ها به سرانجام می رسد. فرضیه ها نقش برجسته ای در مرحله تفسیر اطلاعات دارند. می توان گفت تفسیر، کاربست اطلاعات کسب شده برای رد یا اثبات فرضیه هاست. گاه، اطلاعات جدید مانند قطعه ای از یک پازل، به اطلاعات قبلی معنا می بخشد؛ و فرضیه ای را اثبات یا رد می کند؛ و گاه، ممکن است فقط اطلاعات گذشته را تکمیل نماید؛ و فرضیه ای را تقویت یا تضعیف کند؛ اما ما را به یک نتیجه قطعی (اثبات یا رد فرضیه) نرساند. زمانی هم ممکن است اطلاعات جدید، فرضیه نوی را شکل دهد؛ که اثبات یا رد آن مستلزم تلاش های بعدی است.
عمده ترین آفات تفسیر، "گردگویی" و "کلی گویی" است. گردگویی نوعی تردستي ماهرانه، ولي ناصوابِ تحليلگران است. منظور از گردگويي بيان گزارههايي است كه فاقد گزينه غلط هستند. گردگویی ناظر بر پيشبينيهايي است كه درعين صحيح بودن، ارزش عملياتيندارند. مانند این پیش بینی که "اگر دشمن آمادگی لازم را پیدا کند؛ دست به عملیات خواهد زد." این گزاره، در هر صورت، "اقدام" و "عدم اقدام" دشمن صحیح خواهد بود؛ ولی مابه ازای عملیاتی ندارد؛ یعنی نمی تواند مبنای تصمیم گیری باشد. کلی گویی نیز ترفندی ناصواب و غیر مسئولانه است. می توان گفت: کلی گویی بیان صحیحی است که گزاره نقیض ندارد. مانند این گزاره: "پیش بینی می شود که رویداد هایی در حوزه امنیت رخ دهد." این گزاره آن قدر کلی است که همیشه صحیح است. ولی با وجود صحت، کاربست عملیاتی ندارد.
بنابراین، پیشبینی شامل تشخیص رویدادهای امنیتی محتمل با جزئیاتی مانند ماهیت، ویژگیها، اهداف، بازیگران کلیدی و سطح آمادگی برای پاسخ به آن است. پیشبینی همواره با احتمال همراه است. برای پیشبینی، اطلاعات گردآوری و سپس مورد تفسیر قرار میگیرد. تفسیر شامل تجزیه، ترکیب، تبیین و تعلیل اطلاعات است. در تفسیر، اطلاعات جدید با فرضیهها تطبیق داده میشوند. تفسیر فرضیهها را تقویت یا تضعیف کرده و نتایج آن پیش بینی ویداد را رقم میزند.